یک پرونده در ایران و اعدام ریحانه جباری؛ یک پرونده در استرالیا و تبرئه عبدالعلی سربندی
چند روز قبل و پس از اعدام ریحانه جباری، نیکآهنگ کوثر در «خودنویس» سرمقالهای نوشت با عنوان «پرونده «دکتر» سربندی تازه باز شده است»؛ وی در این سرمقاله، احتمال «فرنگیکار» بودن مرتضی عبدالعلی سربندی را مطرح کرد و نوشت:
«آنچه گروهی از اهل فن میگویند، این است که به دلیل پنهانکاریهای دستگاههای امنیتی، جدایی «دکتر» سربندی از وزارت اطلاعات، سالها پیش از مرگ، قابل تایید یا تکذیب نیست. یک منبع خودنویس میگوید «دکتر» سربندی، مانند بسیاری از «فرنگیکاران» وزارت اطلاعات، قصد بهكارگیری ریحانه جباری را داشته است. هنوز هویت کسانی که در جلسه رفع اختلاف و تلاش برای بخشش ریحانه، از پسر «دکتر»سربندی خواستهاند ریحانه جباری را نبخشد، معلوم نشده است. آیا آنها نیز اطلاعاتی بودند یا مثلا سالها از جداییشان از وزارت گذشته بود؟ بحث دیگر، سابقه حرفهای «دکتر» سربندی است. سابقه طبابت و حضور «دکتر» سربندی در دانشگاه چندان آشکار نبوده است. آقای سربندی آیا با نام خود در دانشگاه حضور داشته است یا نه؟ آیا بورسیهای و سهمیهای بوده است؟ آیا به مریضهای «دکتر» سربندی رجوع شد تا تجربهشان را از او بیان کنند؟ آیا فقط به تجارت پزشکی مشغول بود یا هیچگاه به شکل حرفهای در خدمت بیماران بوده است؟»
در جستجوی احتمال «فرنگیکار» بودن مرتضی عبدالعلی سربندی، نام یک «عبدالعلی سربندی» دیگر از رسانههای «فرنگ» بیرون آمد؛ این بار، «امیررضا عبدالعلی سربندی»، ولی در استرالیا، اما باز هم به اتهام تجاوز به عنف (زور و اجبار)!
به نوشته وبسایت «کانبرا تایم» استرالیا، فردی در گوردون منطقهای در کانبرا استرالیا، از اتهام تجاوز جنسی به یک زن تبرئه شد. بر اساس این گزارش، قاضی دادگاه عالی پایتخت استرالیا، امیررضا عبدالعلی سربندی را در مورد اتهام آمیزش جنسی بدون رضایت و ارتکاب عمل گستاخانه در باره یک زن در آوریل ۲۰۱۰ (فروردین ۱۳۸۹) مجرم ندانست.
به نوشته این وبسایت، این زن پس از مجادله با دوست پسرش برای کشیدن سیگار و گریه کردن، به خیابان رفت. این زن به دادگاه گفت که آقای سربندی او را به خانهاش دعوت کرد و در آنجا به او «بربن» و «کًک» داد. به گفته او، پس از نوشیدن مشروب، دیگر به یاد ندارد در آن شب، چه اتفاقی افتاد؛ تا اینکه صبح روز بعد، خود را لخت و گیج در رختخواب یافت و موقع دوش گرفتن، مقداری «منی» در اطراف شکم و بالای پاهای خود دید.
اما آقای سربندی به دادگاه گفت که این زن به در خانه او برای درخواست کمک آمد. سربندی به او پیشنهاد نوشیدنی داد و پیش از اینکه آن زن، سربندی را در بغل بگیرد و او را ببوسد، با هم صحبت کردند. سربندی به دادگاه گفت که آن زن قبل از درآوردن لباسهایش از او خواست که با هم سکس داشته باشند. به گفته سربندی، آنها در نیمکت آشپزخانه، با رضایت طرفین، با هم سکس داشتند.
قاضی ریچارد رفشاوگ به دلیل وجود تردیدهای موجه درباره آنچه در آن شب رخ داد، سربندی را از اتهامها تبرئه کرد و در حکم خود نوشت:
«هیچ شاهدی بر اینکه سکس، اجباری بوده، وجود ندارد و تنها مبنای عدم رضایت، این است که هر رضایتی، به علت مستی توسط الکل یا داروهای دیگر، حاصل شده است. به دلیل عدم امکان تشخیص اینکه مستی توسط الکل یا دیگر مواد در حد لازم بوده است، من نتوانستم بدون تردیدی فراتر از حد معقول، قانع شوم که سکس، بدون رضایت طرفین نبوده یا حداقل، آقای سربندی میدانسته یا نسبت به توافق طرفین، بیتوجه بوده است».
========
جستجو برای مشخصات و سوابق «امیررضا عبدالعلی سربندی» همچون «مرتضی عبدالعلی سربندی» به بنبست رسید؛ تنها سرنخی که در مورد او وجود دارد، یک آگهی دادگستری استان تهران (مجتمع شهید محلاتی) است با محتوای زیر که در تاریخ ۸ اسفند ۱۳۹۲ در صفحه سوم روزنامه کائنات به چاپ رسیده است و در آن، «امیررضا عبدالعلی سربندی» به عنوان «خوانده» در یک پرونده حقوقی، «مجهولالمکان» دانسته شده:
«آگهى ابلاغ وقت رسيدگى خواهان رامين اكبری دادخواستي به طرفيت خوانده رحيم اكبری و آرزو عبدالعلی سربندی و اميررضا عبدالعلی سربندی و حميدرضا عبدالعلی سربندی و سعيدرضا عبدالعلی سربندی و پروين كربلائی حيدری و زهرا عبدالعلی سربندی به خواسته الزام به تنظيم سند رسمی ملک و مطالبه خسارت دادرسی تقديم دادگاههای عمومى شهرستان تهران نموده كه جهت رسيدگى به شعبه ۱۵۱ دادگاه عمومى حقوقى تهران واقع در تهران – بزرگراه شهيد محلاتى – خيابان ابوذر جنوبى – مجتمع شهيد محلاتى ارجاع و به كلاسه ۹۲۰۹۹۸۰۲۳۱۶۰۰۹۲۸ ثبت گرديده كه وقت رسيدگى آن ۹۳/۱/۱۸ و ساعت ۱۰/۳۰ تعيين شده است. به علت مجهول المكان بودن خوانده و درخواست خواهان و به تجويز ماده ۷۳ قانون آيين دادرسى دادگاههاى عمومى و انقلاب در امور مدنى و دستور دادگاه مراتب يک نوبت در يكى از جرايد كثيرالانتشار آگهى مى شود تا خوانده پس از نشر آگهى و اطلاع از مفاد آن به دادگاه مراجعه و ضمن اعلام نشانى كامل خود نسخه دوم دادخواست و ضمائم را دريافت و در وقت مقرر فوق جهت رسيدگى حاضر گردد. ۱۱۰/۱۲۴۹۰۲ منشى دادگاه حقوقى شعبه ۱۵۱ دادگاه عمومى (حقوقى) مجتمع ناحيه ۱۴ شهيد محلاتي – رفيعی»
در جستجوی خاندان «عبدالعلی سربندی» دو سرنخ دیگر نیز به دست آمد که صرفا به عنوان شواهد احتمالی مطرح میشوند:
۱- فردی به نام «مصطفی عبدالعلی سربندی» فرزند محسن، در سال ۱۳۹۳ جزء پذیرفتهشدگان دانشگاه امام صادقاست. دانشگاه امام صادق، که ریاست آن تا پایان عمر محمدرضا مهدوی کنی در اختیار او بود و پس از آن به فرزند وی محمدسعید مهدوی کنی انتقال یافت و یکی از مراکز تربیت نیروهای امنیتی و کادر جمهوری اسلامی است.
۲- وبلاگی در فضای مجازی وجود دارد که در معرفی آن آمده است:
«ما “کارشناس نویسندگان” به مدال “افسران جنگ نرم” مفتخریم و به حضور شما میبالیم؛ نویسندگان: مدیریت: مهدی عبدالعلی سربندی؛ فاطمه تهرانی: کارشناس روانشناسی؛ مهندس رضا عبدالعلی: کارشناس صنایع غذایی؛ محسن نوروزی: کارشناس ارتباطات و رسانه».
نکته دیگر اینکه روز گذشته در شبکههای اجتماعی و برخی وبسایتهای فارسیزبان خبری مبنی بر دستگیری جلال عبدالعلی سربندی، فرزندی مرتضی عبدالعلی سربندی در آلمان مطرح گردید که هر چند صحت و سقم آن، قابل تایید یا تکذیب نیست و پیگیریها نتوانست منبع موثقی برای آن پیدا کند، اما به عنوان یک قرینه در ردیابی حقیقت، میتواند مورد استفاده قرار گیرد؛ از جمله وبسایتی با عنوان «خبرنامه ملی ایرانیان» در این زمینه نوشت:
«جلال سربندی فرزند مرتضی سربندی که حکم قصاص ریحانه جباری را، با توجه به مبهم بودن پرونده انجام داد، بلافاصله پس از اجرای حکمِ ریحانه جباری، برای خرید دارو با ۲ تن از همکارانش به آلمان سفر نمودند، نامبرده و همکارانش توسط پلیس سیاسی و امنیتی آلمان در تاریخ ۲۷ اکتبر ۲۰۱۴ (۵ آبان ۱۳۹۳) ساعت ۱۶ در شهر فرانکفورت دستگیر و به بازداشتگاه پلیس هدایت گردیدند. به گزارش خبرنامه ملی ایرانیان؛ همراهانِ نامبرده، دو نفر از افراد حفاظت و اطلاعات سپاه هستند که به صورت پوششی به عنوان مدیران شرکت واردکننده دارو در ایران، به آلمان آمده بودند. هر سه بعد از مراحل بازجویی به دستور دادستان کّل آلمان فدرال، بازداشت موقت گردیدند. بنا به گزارشات دریافتی خبرنامه ملی ایرانیان؛ افراد بازداشت شده [همراه] جلال عبدالعلی سربندی، حمید کریمی و علی میرهاشمی هستند که بعد از بررسی مشخص گردید نامبردگان مبلغ ۹۸۷/۵۰۰ یورو دارو خریداری کرده بودند، که قرار بوده توسط کشتی، از هامبورگ وارد ایران بشود. اموال فوق به دلیل نبودن برگههای بازرگانی و دیگر اوراقِ مربوطه، توقیف و مصادره شدهاند و نامبردگان تا تعیین تکلیفِ نهایی این پرونده تحتِ نظرِ پلیسِ آلمان خواهند بود.»
فریبرز جباری، عموی ریحانه، به تازگی در یک نشست مطبوعاتی در آلمان، اعدام ریحانه جباری را یک «قتل دولتی» خواند و گفت گرچه ظاهرا پرونده ریحانه موردی سیاسی نبوده است، اما نحوه برخورد مقامات قضایی و امنیتی با آن بسیار شبههبرانگیز است.
و با توجه به این ابهامهای جدید، باز هم تاریکیهای بیشتری بر این پرونده مینشیند؛ نیکآهنگ کوثر در سرمقاله خود، ۱۰ پرسش را مطرح کرده بود؛ اینک میتوان پرسشها زیر را به آنها افزود:
۱۱- امیررضا عبدالعلی سربندی کیست و ارتباط او با مرتضی عبدالعلی سربندی چیست؟
۱۲- آیا این نامها حقیقی هستند یا مستعار؟
۱۳- چرا «امیررضا عبدالعلی سربندی» در پرونده «مجتمع قضایی شهید محلاتی»، «مجهولالمکان» است؟ او کجاست؟
۱۴- آیا مشابهت پرونده ریحانه جباری و پرونده تجاوز به زنی در استرالیا، و وجود یک نام خانوادگی یکسان، میتواند از ارتباطی میان این دو پرونده حکایت داشته باشد؟
۱۵- چرا هیچگونه سوابق و مشخصات ثبتشده و دقیقی از «مرتضی عبدالعلی سربندی» و «امیررضا عبدالعلی سربندی» وجود ندارد؟ اگر «مرتضی عبدالعلی سربندی» پزشک و در عین حال، تاجر تجهیزات پزشکی بوده، آیا نباید در سوابق تحصیلی و داننشگاهی، اطلاعات پزشکی و تجاری کشور، سوابقی از او ثبت شده باشد؟
۱۶- قاضی دادگاه استرالیا، از «مستی توسط الکل یا داروهای دیگر» سخن میگوید؛ این «داروهای دیگر» چه بودهاند و چه ارتباط احتمالی میان آنها و موادی که در پرونده ریحانه جباری، گفته شده در لیوان آب میوه روی میز خانه سربندی وجود داشته و هیچوقت دقیقا مشخص نشده چه بودهاند، وجود دارد؟
۱۷- آیا ارتباطی میان «داروی» درون لیوانها (لیوان مشروب و لیوان آب میوه) و تخصص «عبدالعلی سربندی» در تجارت دارو وجود دارد؟
۱۸- ارتباط خاندان عبدالعلی سربندی با نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی چیست؟
۱۹- ارتباط خاندان عبدالعلی سربندی با «فرنگیکاران نظام» چیست؟
۲۰- ارتباط خاندان عبدالعلی سربندی با مافیای اقتصادی و بویژه مافیای قدرتمند و پرنفوذ دارو و تجهیزات پزشکی در جمهوری اسلامی چیست؟
و بسیاری سوالهای دیگر که از این پس، میتواند مطرح شود و تلاش جویندگان حقیقت را میطلبد. به قول نیکآهنگ کوثر:
پرونده «دکتر» سربندی تازه باز شده است؛ باید پرسید و جستجو کرد.
0 thoughts on “۲ پرونده تجاوز؛ ۲ عبدالعلی سربندی؛ حلقه مفقوده؟”